اولا پینه دوزی با ادا واطوار نمی شه

دوماً یه دل خیلی بزرگ میخواد ٬ حداقل از دنیا یه کمی بزرگتر

سوماً با حساب کتاب هم جور درنمیاد.

تازه خیلی هم زحمت داره.

مربا نشده  میخواهی مربی بشی؟

نه نمیشه

تجربه شخصی

تجربه شخصی

تجربه به من ثابت کرده غرور که سراغ کسی امد نه تنها پینه دوز نیست ٬ بلکه کار همه پینه دوزهارا هم سخت میکنه .

زمان جنگ یه پینه دوز بود که خیلی هم مرد بود ٬ دلای زیادی هم دور و برش بود  یهو  غرور اومد خیلی کارا سخت شد.

اونقدردلا سنگ شدند که مجبور کردند پینه دوز جام زهر خورد.

همه پینه دوزها ارزو دارند دلا همه خودشون پینه دوز بشن.

راستی دیروز برای تعمیر دو تا دل رفته بودم دیدم یه پینه دوز طفلکی میخواست دلا ئ را وصله کنه اما سوزنش نخ نداشت!

 

اتفاق جالب

چه اتفاق جالبی !

اولین وبلاگ نویسی من واولین اشپزی من دریک روز شروع شد .یه پینه دوز عزیزو نازنین که قرنهاست با هم هستیم ازاون سر دنیا تلفن کرد دستور یه غذای سخت ولی خوشمزه را برایم گفت تا برای دو موجود دوست داشتنی درست کنم وقتی پیازداغش را میخواستم طلائی کنم دیدم توی اشپزی هم پینه دوزی وجود داره.

راستی به زحمت مادران فکر کرده ایم؟

واقعاّ اگر مردها به اشپزی همسرانشون فکر کنند چه اتفاقی می افتد؟

اصلا اگر ادمها بتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند چی؟

پینه دوزی رونق میگیره .دلای پاره پوره  وصله میشه.

ولی خداوکیلی وبلاگ نویسی هم مثل اشپزی سخته اما میشه بااون پینه دوزی کرد بشرطی که با دل وبرای دلا نوشت.

اونوقت وبلا گ نویسا  همه پینه دوز میشن