اتفاق جالب

چه اتفاق جالبی !

اولین وبلاگ نویسی من واولین اشپزی من دریک روز شروع شد .یه پینه دوز عزیزو نازنین که قرنهاست با هم هستیم ازاون سر دنیا تلفن کرد دستور یه غذای سخت ولی خوشمزه را برایم گفت تا برای دو موجود دوست داشتنی درست کنم وقتی پیازداغش را میخواستم طلائی کنم دیدم توی اشپزی هم پینه دوزی وجود داره.

راستی به زحمت مادران فکر کرده ایم؟

واقعاّ اگر مردها به اشپزی همسرانشون فکر کنند چه اتفاقی می افتد؟

اصلا اگر ادمها بتوانند خودشان را جای دیگران بگذارند چی؟

پینه دوزی رونق میگیره .دلای پاره پوره  وصله میشه.

ولی خداوکیلی وبلاگ نویسی هم مثل اشپزی سخته اما میشه بااون پینه دوزی کرد بشرطی که با دل وبرای دلا نوشت.

اونوقت وبلا گ نویسا  همه پینه دوز میشن

 

لالبتتتتن

پینه دوز با توکل به خدا با توجه به سنش وشغلش از موضوعات مختلف هم مینویسد

حقوقی سیاسی اجتماعی ........

 

 

 

 

 دعا کنید اما قول میدهد صادقانه بنویسه  پس وصله وپینه ای درکار نیست.

 

 

 

اخه قراره برای دلش بنویسه.

پس هرکی بتواند کمک کند به پینه دوز  دست و دل با سخاوتی داره.یاعلی